سینای عزیزم:تو بزرگ می شوی و بزرگتر ... و من هر روز دلتنگ روزهای کودکی ات می شوم . روزهای نوزادی که به غیر از اغوش من ماوایی نداشتی . دلتنگ روزهایی هستم که به سرعت سپری شد. خیلی زود گذشت و حالابعد از12 سال خداپسر دیگری به ما عطا کردتاتو تنها نباشی و دو برادر پشت در پشت هم صخره ها و ناملایمات زندگی راپشت سر بگذارید و به سرمنشا سعادت برسید امیدوارم آن روز که روزموفقیت شمادو گل زندگی من است راببینم و به آن افتخارکنم. سیناو شایان عزیزم آنچنان به زندگی ام رنگ و بوی دلنشینی بخشیده اید که به خاطر نمی آورم زمانی که شمارا نداشتم دنیایم چه بوده است .لحظات خاطره انگیزی که آوای دلنشین خنده هایتان فضای خانه را پر میکندوهرچه قدرخسته باشم لبخندبرلبانم جار ...